جستجوی آرشیو " سرباز"
اسفند
۱۹
۱۳۹۰

انتظار!

انتظار

تا لحظاتی پیش مبهوت بودم که بدانم امروز قلمم را به نیت کدام نور بر روی ورق بگردانم!ولی او خود بر احوالم اگاه تر بود و خود فرمود! قلم بزن به یادم که مظلوم ترینم در این زمان! قلم بزن به یادم که شیعیانم تنهایم گذاشته اند! قلم بزن به یادم که شیعیان جز حاجت مرا نیازی نیست! آقا جان!ارباب من!در این شب جمعه به یادت نه!به وجودت قلم میزنم!قلم میزنم که بدانی سرباز صفرت […]