بسم رب الحسین بن علی بن ابیطالب علیه السلام قلم میزنم امروز!در این ساعت!که روزهای اولیه سال هست! قلم میزنم!نه هر قلم زدنی!قلم زدنی به مثاله شمشیرهای برنده در بدر و احد!شمشیرهایی به مثاله تفنگ های خیبر! پس قلم میزنم به یاد شیرمردانی که آب شدند تا امروز و در این روزهای اول سال نو!ما بتوانیم از نورشان استفاده کنیم! پس رخصت ای دلاوران بیشه های مرگ!ای مردان شجاع و دلیر!رخصت… سلاممممممم بر تو!آره بر […]

ای زنده کننده دلهایِ مرده مثلِ دلِ من ای تغییر دهنده دل هایِ پوسیده مثلِ دلِ من ای سرزنده کننده دل هایِ خسته مثلِ دلِ من امروز با نام تو ای با وفاترین بامرام ها قلم میزنم تا مرامت را به همه عالمِ پوسیده فریاد بزنم پس بشنو…   سلام بر همه دوستان عزیزتر از جان جانانم که ان شاالله ماشاالله دلشان مثل بهار سرسبز و مرامشان مثل کاج دائمی و پاینده باشد،ان شاالله ماشاالله […]

امروز قلم نمیزنم!بلکه دستم را برروی صفحه کیبورد میگردانم تا بتوانم چند کلمه ای هر چند دست و پا شکسته بر روی صفحه مانیتور نمایان کنم! ولی گرداندن دست بر روی کیبود بی اذن و مدد محال است!پس مدد میگیریم امروز از صاحب تحول و دگرگونی! پس ای صاحب تحول و دگرگونی در دل سیاه ما تحول و دگرگونی انجام بده که در این سال جدید یارت شویم نه مثل سالیان دراز بارت! السلام علیک […]

تا لحظاتی پیش مبهوت بودم که بدانم امروز قلمم را به نیت کدام نور بر روی ورق بگردانم!ولی او خود بر احوالم اگاه تر بود و خود فرمود! قلم بزن به یادم که مظلوم ترینم در این زمان! قلم بزن به یادم که شیعیانم تنهایم گذاشته اند! قلم بزن به یادم که شیعیان جز حاجت مرا نیازی نیست! آقا جان!ارباب من!در این شب جمعه به یادت نه!به وجودت قلم میزنم!قلم میزنم که بدانی سرباز صفرت […]

امروز قلم میزنم نه به یاد کسی ،نه به موی کسی،نه برای کسی! امروز قلم و میخوام بزنم توی سر کسی!اونقدر میزنم تا ملاجش بترکه!تا یاد بگیره اینقدر منحرفم نکنه! منحرفم نکنه از خدا و از اهداف!میزنم توی کلش تا تا ادم بشه این منیت و کنار بذاره !تا یاد بگیره که لذت بردن از زیاد شدن ویزیتور های یه وبلاگ و زیاد شدن نظرات و رسانه ای شدن بعضی مطالب وبلاگ نباید باعث بشه […]