جستجوی آرشیو " دانلود"
آذر
۱۵
۱۳۹۱

مباحثه!

مباحثه

  قلم میزنم برایت ای دل شکسته! آری میدانم دلت شکسته از دست شیعیانت! از دست مسئولان که صبح و شام کارشان شده دعواهای سیاسی ! و از دست ما نیز! که کارمان شده گرانی! ای دل میدانم که در هیچ روزنامه ای ندیدی که تیتر بزند :آه امروز نیز نیامدی! آری!میدانی چرا؟ زیرا که ما دروغ میگوییم که منتظرانت هستیم!دروغ ! پس ای دل شکسته ببخش بر ما که جاهلانیم و دعایمان کن تا […]

تیر
۱۴
۱۳۹۱

چهره به چهره!

چهره به چهره

سلام بر تو ای آقای من ،مولای من! ارباب من!سالار من! آمده ام در شب میلادت ! رخصتی بگیرم برای قلم زدن! زیرا که قلم بدون رخصت تو !بی ارزش مانند جسمی بی جان است! آری بی ارزش! ولی !ولی! وقتی تصمیم بر رخصت گرفتم ! بی گمان !رخصت گرفتن را فراموش کردم! زیرا که در چهره ات غبار غربت و مظلومیت را دیدم که از جدت حسین بن علی به ارث برده ای! آری!آری! […]

اردیبهشت
۲۹
۱۳۹۱

العبد!

العبد

  امروز باید قلم زد! چرا که روز روز قلم زدن است! پس ای قلم رقصی مستانه و زیبا انجام بده در مقابل صاحبان اصلی قلم! آره ! صاحبان اصلی قلم حقیرانی چون من نیستند و نخواهند بود!زیرا اگر امثال چون منی صاحبانش بودند سالیانی دراز باید بر سر قبرش عزاداری میکردیم!ولی اکنون قلم ها رقصی مستانه انجام میدهند تا به همگان بگویند که هنوز زنده اند! هنوز زنده اند!چون صدها سال است که با […]

اردیبهشت
۱۶
۱۳۹۱

مادر!

مادر

امروز قلم نمیزنم!توان قلم زدن ندارم!دستانم خستست!چشمانم اشک بار! پس امروز قلم نمیزنم به یادت! پس امروز بی جان میشوم به یادت! پس امروز آروزی مرگ میکنم!در فراغت! آری!امروز آرزوی مرگ میکنم!ای مادر…   سلامی به عظمت زهرا (س) تقدیم و پیشکش به همه دوستان عزیز حقیقتا توان قلم زدن ندارم!علیرضا…

شهریور
۳
۱۳۹۰

استاذ!

دیدی استاد فلانی وقتی داشت میرفت پشت میز پاش پیچ خورد و افتاد؟ اره بابا ،ها ها ها هااستاد فلانی عجب قد دیلاقی داره،مثل علم یزیده! ها ها ها هامرتیکه بوق بوق بوق بوق بوق ،دو نمره بهم بیشتر میداد مشروط نمی شدم.عجب بوق بوق بوق بوق شنیدم استاد فلانی خوب نمره میده،باهاش درس بردارم؟ اره گلابی نمره میده،راحتم میشه اسکلش کرد و چند نمره مفتی ازش گرفت!

برگه‌ها :12»