جستجوی آرشیو " جنگ"
مرداد
۱۸
۱۳۹۱

شورِ تلخ!

شور تلخ

  إی عزیز !در این لحظات ملکوتی از ماه خدا! برای تو قلم میزنم! آری!برای تو! زیرا آمده ای که گنه کاران خود را در تو شست و شوی دهند تا مانند پاکان شوند!آری!آری! ولی حیف!حیف! زیرا کاش قادر بودم تا قَدرت را میدانستم! ای شب عزیز قَدر…   یک!دو!سه! … چهارده پونزده! إی بابا! نبود!دیگه کسی نیست که بشمرم؟! نه !مثل اینکه کسی بیشتر نیست!فقط ۱۵ نفر!…

خرداد
۲۴
۱۳۹۱

خط مقدم!

خط مقدم

امروز قلم میزنم و پناه میبرم از قیامت ! از عذاب قیامت! به صاحب قیامت! آری در آن روز که همه از هم فراری! و نگران نتایج اعمال! به تو پناه میبرم! إی توی خوبی ها! ای مولای من… امروز آزمایش دنیا اینگونه نگرانم کرده!وای از آزمایش تو! ای مولای من!پناهم ده! در آن روزی که هیچ کسی پناهم نیست…   سلام بر همه دوستان! نمیدونم چطور مطورید! مثل من چشانون! از امتحانای پشت سر […]

دی
۷
۱۳۹۰

لحظات پاک!

لحظات پاک

بسم رب الحسین سلامی همراه با چاشنی خستگی فراوان تقدیم به دوستان و بزرگواران عزیز اول از آقا امام زمان عج مددی گرفتم تا قلمی بزنم بر دل خسته!تا اگه رخصتی بدهند و اجازکی ،حقیر دستی بر قلم مقدس ببرد و افکار خسته خود را بر روی صفحات درهم بر هم دل نمایان کنم! بگذاریم و نیز بگذریم که تا بوده دل خسته بوده و تا هست همین است!رسم بر این است که تا یار […]