خرداد
۲۲
۱۳۹۲

فساد دانشگاهی-قسمت ۳

فساد دانشگاهی-قسمت 3Reviewed by مهندس طلبه on Jun 12Rating: 4.5فساد دانشگاهیمقاله ای کوتاه درباره مشکلات دانشجویان عزیز برای ازدواج

قلم میزنم برایت إی قدرت،که چگونه تشنگانت برای کامیابی به تو رنگ عوض میکنند…

 

خب در قسمت های قبلی فساد دانشگاهی (برای خواندن قسمت قبلی اینجا کلیک کنید) یه نگاهی به مشکلات پیش روی ما جوونا انداختیم.و آمّا …

اما نداره دیگه،باید ازدواج کرد،اونم به موقع.نه دیر نه زود.ولی به موقع بودن ربطی به پول حسابی داشتن و خونه و ماشین داشتن نداره.به موقع بودن یعنی فرد به حدی برسه که بتونه یه زندگی دو نفره رو بگردونه.و البته توانایی کار کردن هم داشته باشه.نه اینکه صبح تا شب لنگش رو بندازه روی اون یکی دیگه لنگ و توی خونه چُرت بزنه!

ولی مشکل بزرگی که جلوی پای دانشجو هاست اینه که زمان دانشجویی معمولا کار ندارن،یا اگه دارن کارشون در حدی نیست که بشه با اون یه زندگی رو گردوند.

حالا سوال اینه که چی کار باید کرد؟باید بی خیال ازدواج بشیم یا نه به جنگش بریم؟

نگاه کنید رفقا،به عقیده حقیر اگه آدم زودتر ازدواج کنه ،خیلی توی مسیر زندگی جلو میفته،مخصوصا که توی سن های پایین تر ازدواج کنه،مثلا ۲۰ سالگی!

چون عملا مسیر اصلی زندگی آدم بعد از ازدواج شکل میگیره.پس حالا که ازدواج به موقع(تاکید میکنم با زود ازدواج کردن مخالفم) این مزیت و ده ها مزیت دیگه (به بلوغ فکری رسیدن،مسئولیت پذیری،دوری از گناه و…) داره پس می ارزه ما بخاطرش سختی های دیگه ای رو تحمل کنیم.

خب بازم میریم سر سوال اولمون،که دوتا دانشجوی بی پول چجوری زمان دانشجویی با هم ازدواج کنن؟

خب یکی از راهکار های عملی و امتحان شده اینه که ،دوتا کبوتر عاشق(!) زمان دانشجویی باهم عقد رسمی بشن و عروسی و سر خونه زندگی رفتنشون بمونه بعد از درسشون.

خب این بستگی داره که چقدر اتمام تحصیلشون طول بکشه.شاید حدود دو الی سه سال مجبور بشن توی دوران عقد بمونن.

توجه:تا اسم دوران عقد میاد صدای هزاران نفر بلند میشه که آقای من،دوران عقد بسی مشکل و دهن سرویس است.

قبول دارم که دوران عقد بیش از یکسال عوارض منفی داره و البته سختی های خودش رو(مخصوصا برای خانم ها)،ولی اون طرف سکه رو هم ببینید که دیر ازدواج کردن جوونامون چه عوارض و مشکلات و سختی هایی داره؟

یعنی فقط دوران عقد عوارض داره؟دیر ازدواج کردن جوونا عوارض نداره؟

حقیقتا عوارض و مشکلات دیر ازدواج کردن جوونا خیلی خیلی خیلی(به توان بینهایت) بیشتر از عوارض دوران عَقده. بیایین واقع بین باشیم،اگه یه خانم یا آقا دیر ازدواج کنه بیشتر اذیت میشه یا اینکه توی دوران عقد باشه؟

دیگه گفتن نداره و خود رفقا اشراف به مشکلات دیر ازدواج کردن جوونا دارن و به اصطلاح معروف خودشون اوستای کارن!

پس به نظرم این کار شدنیه،اگه خونواده ها بخوان و اجازه بدن.پس راهکار اول شد، باقی موندن توی دوران عقد.

که با این راهکار دیگه خیلی آقا پسر هزینه ای روی دوشش نیست(و میتونه آروم آروم توی زمان دانشگاه هم اگه خواست دنبال یه کار کوچیکم بگرده که یه آب باریکه ای داشته باشه)

خب این راهکار اول بود که برای دوستان گفتیم.راه کار بعدی باشه هفته بعد ان شاالله ماشاالله

همه دوستان رو به خدای ازدواج های شیرین و عاشقانه دانشجویی میسپارم

یاعلی مددی

———————

سلام به همه رفقا

میدونم خیلی از دوستان سرگرم انتخابات هستند و فرصتی ندارند،پس مزاحم نمیشم و میرم پِیِ کارم

یاعلی مددی

مهندس طلبه

۹۲/۰۳/۲۲

      مطالب مرتبط

درباره نویسنده:

من متولد شهر مقدس تهرانم! پدرم پزشک و مادرم استاد دانشگاه هستند و خودم هم در مقطع کارشناسی رشته کامپیوتر(Computer) گرایش نرم افزار (Software) تحصیل کردم. بعد از اتمام لیسانس به عللی مسیر زندگیم عوض شد و تصمیم گرفتم دانشگاه رها کنم و دیگه ادامه تحصیل ندم و بیام حوزه...

۷۰ دیدگاه + فرستادن دیدگاه

  • […] بریم سراغ راهکار دوم.(اگر مایلید راهکار اول رو بخونید اینجا کلیک […]

  • برادر عزیز مهندس طلبه، با این قسمت از صحبت هاتون که در پاسخ به یکی از دوستان فرموده بودید موافقم:
    “نکته مهمی که هست اینه که در خیلی مواقع خانواده پسر حتی اگه پسر دیر ازدواج کنه(مثلا ۳۰ سالگی!) باز هم باید کمکش کنند تا بتونه خرج عروسی رو بده،چون این خرج ها رو اگه کسی بخواد خودش کسب درآمد کنه باید یه ده سالی کار کنه تا بتونه از پس خرجش بر بیاد.
    حرف اینه که ،حالا که خونواده قراره توی سن زیاد به پسر کمک مالی کنن،چرا این کمک رو توی سنین کم انجام نمیدن؟؟؟؟؟”
    بنابر این با وضعیت اقتصادی فعلی در هر صورت کمک خانواده پسر لازمه. اگه کسی میخواد پسرش در سن مناسب ازدواج کنه خوب بسم الله! کمکش کنه. اگه هم نمیتونه، بهتره اون آقا پسر به آیه ای که دوستمون اشاره کردند عمل کنه ” فلیستعفف الذین لایجدون نکاحا…”

    • درسته باید خانواده پسر کمک کنه.ولی بحث ما سر خرج اول زندگیش نیست،بحث سر خرج ماهیانه هست.اون رو که نمیتونه هر ماه از پدرش بگیره.چون واقعا برای خونواده پسر سخته که همه خرج دو نفر رو بدن!
      و نکته آخر،باز هم به این ایه اشاره کردید،و من در ذیل همون نظر گفتم که با موعظه نمیشه جامعه رو اصلاح کرد!
      یاعلی مددی

  • با سلام و عرض ادب و پوزش فراوان بابت غیبت کمی طولانی! اولش واسه امتحانات بعدش برا انتخابات!
    حیف که دیگه حوصله شب زنده داری ندارم وگرنه صبر میکردم نظر اول مطلب فردا رو بذارم!

    • سلام علیکم
      خواهش میکنم.طبیعی بود.چون اکثرا درگیر امتحان و انتخابات بودیم
      یا علی مددی

  • سلام. همونطور که در پست قبلی تون هم گفتم دوران عقد اگه طولانی بشه عوارض زیادی داره که شما خیلی ساده از کنارش گذشتید!!
    البته کاملا واضحه این دوران برای آقایان هرچقدر هم طولانی بشه چندان سخت نیست و حتی میشه گفت خیلی هم خوشاینده! خوب چی از این بهتر که بدون قبول هیچ مسئولیتی آدم زن بگیره و از مواهب اون بهره مند بشه!!! ولی من اگه ده تا دختر هم داشته باشم هرگز قبول نمیکنم که دوران عقدشون حتی بیش از سه یا چهار ماه باشه. برای شناخت بیشتر هم میشه دوران محرمیت(عقد موقت با محدودیت در ارتباط) رو داشت که اگه خدای نکرده رابطه به هم بخوره هم کمترین آسیب متوجه دوطرف بشه.
    به نظر من آسیب های روحی دخترانی که در دوران عقد به سر میبرند بسیار بیشتر از زمانیه که مجرد هستند و با خیال راحت زندگیشونو میکنن و چه بسا موارد خیلی بهتری براشون پیش بیاد.

    • سلام علیکم
      میدونم دوران عقد مشکلات زیادی داره،ولی این طرف قضیه رو چرا نمیگید که دیر ازدواج کردن چه مشکلاتی داره
      فسادی که در جامعه هست علت اصلیش همین دیر ازدواج کردن
      رشد کم جمعیت که تا چند سال دیگه منفی میشه یکی از عللش همین سن زیاد ازدواج هست
      خانم هایی که به علت بالا رفتن سنشون دیگه امیدی به ازدواج ندارن،مهم ترین علتش همین بالا رفتن سن ازدواج هست
      فاصله ای که بین نسل ها ایجاد میشه(بین والدین و فرزند) میدونید چه مشکلاتی داره؟؟؟
      شاید چند تا مثال بیارید که توی دوران عقد طلاق گرفتد ولی یه سر به دادگاه های خانواده برید و با چشم خودتون ببینید چه تعداد از طلاق ها کسانی هستند که در سنین بالا ازدواج کردند
      و ده ها مشکل دیگه که نیازی به بیان نیست…
      شما یه سختی دوران عقد رو اینقدر بزرگ میکنید ولی ده ها مشکل وحشتناک که جامعه رو به نابودی میکشونه رو میپوشونید
      خود بنده هم دو سال و نیم توی عقد بودم.از خانمم بیشتر بنده سختم بود.پس مطمئن باشید فقط خانم ها نیستند که سختشونه.اتفاقا برای اقایون خیلی هم سخته.این که آدم مسئولیت نداره یه طرف سکه هست ولی ده ها مشکل دیگه هست که برای آقایون وجود داره.(البته خانم ها هم قطعا سختشونه)
      و نکته آخر خدمتتون عرض میکنم و اینکه ،مطمئن باشید اگه سن ده ها دخترتون بره بالا حاضرید چند سال هم توی عقد باشن!!! و مشکلات روحی دخترانی که از ازدواج نا امید هستند قابل قیاس نیست با دختری که در دوران عقده!!!
      پس یا باید ازدواج رو ساده گرفت تا دو تا جوون زودتر برن سر خونه زندگیشون یا توی دوران عقد بمونن یا اینکه اونقدر سنشون بره بالا که…
      یاعلی مددی

      • برادر عزیز مهندس طلبه، منم با دیر ازدواج کردن مخالفم و اصولا کیه که موافق باشه؟؟!!
        ولی به هرحال تا پسری حداقل هایی رو برای ازدواج نداشته باشه بهتره صبر کنه. ولی معنیش این نیست که برای اون دخترخانم هیچ گزینه دیگه ای وجود نداره و حتما سنش باید بالا بره تا ازدواج کنه!!! اتفاقا به نظرم بهترین سن برای دخترخانمها بین ۱۸ تا ۲۲ ساله.
        مشکل اختلاف سنی بین نسلها رو هم من کاملا قبول دارم. ولی اینجا صحبت از ازدواجه وگرنه خیلی ها زود ازدواج می کنن ولی تا چند سال بچه دار نمیشن و برعکس، خیلی ها دیر ازدواج میکن ولی زود بچه دارمیشن.
        درسته که آمار دختران و پسرانی که سنشون بالا رفته خیلی زیاده. ولی برای رفع یه مشکل که نباید مشکل دیگه ای ایجاد کرد! الزاما هم دیر ازدواج کردنشون به خاطر این نبوده که توی دوران دانشجویی اقدام نکردند!
        بله به نظر من هم میشه اواخر دوران سربازی که پسر فعلا یه شغل نیمه وقت داشته باشه و درسش تا مقطعی تموم شده باشه، اقدام به ازدواج کنه و ادامه تحصیل در مقاطع بالاتر رو موکول کنه به زمانی که وضعش بهتر شد.(خیلی ها هم ممکنه معاف باشن و طبعا این دوسال رو جلو می افتند.) به این ترتیب نیازی هم به دوران عقد طولانی نیست. ولی ازدواج دانشجویی یعنی زیر ۲۲ سال رو برای پسرا صلاح نمی دونم. نمونه های زیادی رو هم دیدم که با شکست مواجه شدند. البته این نظر منه و نسخه کلی نیست.

        • باسلام
          تک تک به نظرات شما میپردازیم
          -” منم با دیر ازدواج کردن مخالفم و اصولا کیه که موافق باشه؟؟!!”
          درسته با ازدواج دیر مخالف هستید،ولی خب با این سنگ هایی که جلو پای جوانان قرار میدید در حقیقت با زبان بی زبانی میگید دیر ازدواج کن
          کدوم جوونی اول زندگی این همه پول داره،اگه تا ۴۰ سالگی هم کار کنه نمیتونه به این حد برسه.فقط موافق بودن کافی نیست باید سنگ ها رو از جلوی پا برداشت.
          میگن یک روزی مردی داشت میرفت به سمت بازار،دیدن پیرزنی بغلش هست.ازش پرسیدن این پیرزن کیه؟ گفت:مادرم هست.دارم میرم توی بازار بفروشمش! بهش گفتند داری میری مادرت رو بفروشی؟؟؟؟؟خجالت نمیکشی؟؟؟ در جواب گفت:نگران نباش،قیمتی میگم که کسی نتونه بخره!
          بگذریم!!
          -” ولی به هرحال تا پسری حداقل هایی رو برای ازدواج نداشته باشه بهتره صبر کنه ”
          حداقل های زندگی حداقل نیاز به ده سال کار داره.چون حداقل زندگی یه خونه هست(که باید بتونه رهن یا اجاره کنه) و هزینه های عروسی که خودتون اشراف دارید یه رقم طلاش چند میلیون میشه.در حقیقت با این پیشنهاد شما همون میشه که برو یه ده سال دیگه ازدواج کن
          -” ولی معنیش این نیست که برای اون دخترخانم هیچ گزینه دیگه ای وجود نداره و حتما سنش باید بالا بره تا ازدواج کنه!!! اتفاقا به نظرم بهترین سن برای دخترخانمها بین ۱۸ تا ۲۲ ساله ”
          درسته گزینه هایی برای دخترخانم وجود داره.ولی آیا دختر خانم ۲۰ ساله حاضره با پسره ۳۰ ساله ازدواج کنه؟؟چون پسری که سنش کم باشه که پول نداره.این طبیعی هست که به تبع دیر ازدواج کردن پسرها ،دخترها هم دیر ازدواج کنن.
          زن و مرد مثل دو بال یک پرنده هستند.نمیشه بگی یکیش زود ازدواج کنه و یکیش دیر!
          وقتی هم که سن ازدواج پسرها بالا بره،به تبعش سن دخترها هم بالا میره.وقتی هم که سن بالا رفت فساد در جامعه افزایش چشم گیر پیدا میکنه.طلاق ها بسیار زیاد میشه.تفاوت بسیار بین دو نسل ایجاد میشه.رشد جمعیت کاهش پیدا میکنه.نازایی بسیار زیاد میشه و ده ها مشکل دیگه
          -” مشکل اختلاف سنی بین نسلها رو هم من کاملا قبول دارم. ولی اینجا صحبت از ازدواجه وگرنه خیلی ها زود ازدواج می کنن ولی تا چند سال بچه دار نمیشن و برعکس، خیلی ها دیر ازدواج میکن ولی زود بچه دارمیشن.”
          ما که نفهمیدیم چجوری میشه دیر ازدواج کرد ولی زود بچه دار شد!!! کسی که سی سالگی ازدواج کرده که زودتر از سی سالگی نمیتونه بچه دار بشه؟میشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟
          در ضمن ،بله احتمالش هست کسی که زود ازدواج کرده ،دیر بچه دار بشه.ولی توجه داشته باشید به صورت طبیعی اکثر کسایی که زود ازدواج میکنند نسبت به کسایی که دیر ازدواج میکنند ،زودتر بچه دار میشن.چون کسی که دیر ازدواج کرده امکان نداره زود بچه دار بشه!مگر نامشروع!!
          -” درسته که آمار دختران و پسرانی که سنشون بالا رفته خیلی زیاده. ولی برای رفع یه مشکل که نباید مشکل دیگه ای ایجاد کرد! الزاما هم دیر ازدواج کردنشون به خاطر این نبوده که توی دوران دانشجویی اقدام نکردند!”
          منم توی جواب قبلی گفتم که دوران عقد هم سختی خودش رو داره.ولی مشکل دوران عقد اصلا قابل قیاس با مشکل دیر ازدواج کردن نیست.مشکل دوران عقد یه سختی هست که از هر هزار نفر دو تاش هم شاید به طلاق بکشه.
          ولی مشکل دیر ازدواج کردن فساد و هزارتا بدبختی دیگه داره که قبلا بهش اشاره کردم.و در صد طلاق وحشتناک هست.
          پس این دو مشکل اصلا با هم قابل قیاس نیست.چون ماهیتا با هم فرق دارن
          در ضمن ،خانم هایی که الان بخاطر دیر ازدواج کردن از ازدواج ناامید هستند و دیگه امیدی به ازدواجشون نیست،ایا اگه به گذشته برگردند حاضر نبودند،دوران عقد طولانی رو تجربه میکردند ولی در عوض یه همسر مناسب داشتند؟
          -” بله به نظر من هم میشه اواخر دوران سربازی که پسر فعلا یه شغل نیمه وقت داشته باشه و درسش تا مقطعی تموم شده باشه، اقدام به ازدواج کنه و ادامه تحصیل در مقاطع بالاتر رو موکول کنه به زمانی که وضعش بهتر شد.(خیلی ها هم ممکنه معاف باشن و طبعا این دوسال رو جلو می افتند.) به این ترتیب نیازی هم به دوران عقد طولانی نیست. ولی ازدواج دانشجویی یعنی زیر ۲۲ سال رو برای پسرا صلاح نمی دونم. نمونه های زیادی رو هم دیدم که با شکست مواجه شدند. البته این نظر منه و نسخه کلی نیست.”
          این که فرمودید زیر ۲۲ سالگی نباید ازدواج کرد به نظرم کاملا حرف اشتباهی هست.چون تعیین سن کاملا اشتباه هست.
          من قبلا توی مطلب هم اشاره کردم که با زود ازدواج کردن مخالفم.من همه حرفم اینه که باید به موقع ازدواج کرد.یعنی وقتی باید ازدواج کرد که بتونه فرد یک خانواده دو نفره رو اداره کنه.و نباید بخاطر مسائل مالی ازدواج رو به تاخیر انداخت
          حالا یه فردی ممکنه ۱۸سالگی به این حد برسه ،یکی سی سالگی.مهم سن نیست.مهم به این توانایی رسیدن هست.اگه کسایی هم دیدید که زیر ۲۲ سالگی ازدواج کردند و به طلاق کشیدن مطمئنا بخاطر سنشون نبوده،بخاطر این بوده که به حد این توانایی نرسیده بودند.
          من اتفاقا میشناسم کسایی رو که زود ازدواج کردند و زندگی بسیار موفقی دارند و در عوض کسایی رو میشناسم که دیر ازدواج کردند و زندگی تلخ و حتی به طلاق کشیده دارن
          ببخشید کلام طولانی شد
          یا علی مددی

          • اولا ممنون از اینکه اینقدر وقت گذاشتید و پاسخ دادید.
            ثانیا متاسفانه بعضی از مطالب منو درست برداشت نکردید.
            مثلا منظورم از اینکه بعضی ها دیر ازدواج میکنن و زود بچه دار میشن کاملا واضحه که یعنی با فاصله کم نسبت به تاریخ ازدواجشون نه قبل از اون!!!!! مثلا زوجی رو میشناسم که حدود سن ۲۱تا ۲۲ سال ازدواج کردن و حدود ۸ سال نخواستن بچه دار بشن و در عوض خیلی ها مثلا سن ۲۶ یا ۲۵ ساله ازدواج کردند و همون سال اول بچه دار شدن.
            ویا اینکه وقتی میگم پسر لازمه حداقل هایی رو برای ازدواج داشته باشه، مسلما منظورم این نیست که تا ۳۰ سالگی کار کنه و اونها رو به دست بیاره. بلکه همونطور که خانواده دختر نمیذارن دخترشون تا ۳۰ سالگی کار کنه و جهازشو تهیه کنه، خانواده پسر هم لازمه کمک کنن تا مسکن و مخارج شروع زندگی پسرشون رو تامین کنن.
            همچنین درمورد حداقل ۲۲ سال برای پسرها که گفتم، منظورم پسرهاییه که به طور معمول دوره کارشناسی رو میگذرونن، وگرنه ممکنه توی روستا مثلا پسرا در سن ۱۸ سالگی هم امکانات شروع زندگی رو داشته باشن.
            به نظرم به جای اینکه رویایی برای مسئله ازدواج راهکار بدیم بهتره کمی واقع بین باشیم.

            • خواهش میکنم.وظیفمونه.بالاخره وقتی دوستان وقت میذارن باید ما هم وقت بذاریم و جواب بدیم
              درباره دیر بچه دار شدن فرمودید،منم گفتم که طبیعیه که اکثر کسایی که زود ازدواج میکنن زودتر هم بچه دار میشن.با دو تا مثال نمیشه مساله ای رو اثبات کرد.و در مقابل مثلا کسی که ۳۰ سالگی ازدواج کرده که زودتر از ۳۰ سالگی نمیتونه بچه دار بشه.کسی که سی سالگی بچه دار میشه میدونید چقدر از بچش دوره،هزار مشکل با این بچه داره.
              بله ممکن چهار نفرم زود ازدواج کنن ولی دیر بچه دار بشن.ولی اکثریت کسایی که زود ازدواج میکنن به صورت طبیعی زود بچه دار میشن
              -شما که درباره حداقل ها میفرمایید میشه بگید منظورتون چی هست؟ایا خرید یه سرویس طلا و اجاره یه خونه نقلی جزو حداقل ها هست یا خیر؟
              -شما هم که سن رو فرمودید ،باز هم ملاک رو سن گذاشتید.با تاکید میکنم بسیاری از نسل جوون الان در سن هایی مثل ۲۲ سالگی راحت میتونند یه خانواده رو اداره کنن.حتما نباید توی روستا باشن.
              اونقدر مثال دور و برم هست که حد و نصاب نداره.ملاک سن نیست.ملاک توانایی مدیریت زندگی است
              -این مسائلی که شما میفرمایید بنده رویایی فکر میکنم،مثال واضحش خود بنده هستم.من دقیقا به مطالبی که گفته بودم عمل کردم.پس رویایی نیست و شدنیه.
              درسته من دو سال و نیم توی عقد بودم و سختی های خودش رو داشت،ولی در عوض چیزی رو بدست اوردم که شاید اگه میخواستم با تاخیر ازدواج کنم بدست نمی اوردم.
              بارها گفتم که دوران عقد سختی داره،هم برای خانم ها و هم برای آقایون.ولی باید دید در مقابل این سختی چی بدست میاریم.
              در مقابل این سختی یک زندگی شیرین و اسلامی بدست میاریم.در مقابلش از فساد دوری میکنیم.در مقابلش آینده مشترکمون رو زودتر شکل میدیم.در مقابلش خداوند روزیش رو به سمت ما میفرسته.در مقابلش دیگه با نسل بعدی سی سال فاصله سنی نداریم.در مقابلش هزار مزایای دیگه بدست میاریم.
              بله سختی داره ولی نیمه پر لیوان هم ببینید
              من بارها به همه گفتم،اگه به گذشته برگردم شک نکنید همون سال اول دانشگاه ازدواج میکردم.خسران عمرم اینه که ۲۲ سالگی ازدواج کردم.حیف عمر که به تجرد بگذره.حیف،حیف،حیف
              یاعلی مددی

              • همونطور که گفتم منم با سن ۳۰ سال برای ازدواج پسرا موافق نیستم و کمک خانواده ها رو الزامی میدونم. بنابراین توضیح شما در این خصوص ضروری نبود.
                معمولا هم دخترا با پسرایی که ۴، ۵ سال از خودشون بزرگترن ازدواج میکنن، بنابراین توضیح شما در پاسخ قبلی تون(طبیعی هست که به تبع دیر ازدواج کردن پسرها ،دخترها هم دیر ازدواج کنن.) هم نیازی نبود.
                ضمنا خود شما هم قبول دارید که در دوران عقد مشکلات زیادی داشتید. همسر محترمتون که قطعا مشکلات بیشتری داشتن. بنابراین به نظر من بهتره یه دختر توی سن مناسب ازدواج،با کسی که ۴،۵ سال از خودش بزرگتره ازدواج کنه که مجبور نباشه دوران عقد طولانی هم داشته باشه. (چون دوران عقد برای دخترا خیلی سخت تر از پسراست)و معنیش این نیست که دخترا یا پسرا سن بالا ازدواج کنن.

                • -“همونطور که گفتم منم با سن ۳۰ سال برای ازدواج پسرا موافق نیستم و کمک خانواده ها رو الزامی میدونم. بنابراین توضیح شما در این خصوص ضروری نبود.”
                  پاسخ:اگه خانواده کسی بتونه کمک کنه که معلومه طرف باید زود بره سر خونه زندگیش.این که توضیح واضحات.بحث ما سر کسانی هست که خانوادشون اونقدرنمیتونن کمکشون کنن.اکثر جامعه هم همین طور هستند و خانواده ها در حد محدودی میتونن کمک کنن.
                  اصلا راهکار ما برای کسایی هست که خانواده نمیتونن کمکشون کنن.و اگه بشه کمک کرد که مگه مریضن سر خونه زندگیشون نرن!
                  -“معمولا هم دخترا با پسرایی که ۴، ۵ سال از خودشون بزرگترن ازدواج میکنن، بنابراین توضیح شما در پاسخ قبلی تون(طبیعی هست که به تبع دیر ازدواج کردن پسرها ،دخترها هم دیر ازدواج کنن.) هم نیازی نبود.”
                  پاسخ:خب طبیعیه که سن پسر ها بره بالا دختر ها هم دیرتر ازدواج میکنند.قبلاها مثلا اگه پسرها ۲۲ سالگی ازدواج میکردند ،دخترخانم ها ۱۸ سالگی ازدواج میکنند.الان اگه پسرها ۳۰ سالگی ازدواج کنند دخترخانم ها باید ۲۶ سالگی ازدواج کنند.خب باز ها به تبع بالا رفتن سن پسرها ،دخترخانم ها مجبورن دیرتر ازدواج کنند.
                  پس میبینیم باز،هم سن پسرها و هم سن دخترها در ازدواج میره بالا که مشکلات فراوونی به بار میاره.(که قبلا تعدادیش ذکر شد)
                  -“ضمنا خود شما هم قبول دارید که در دوران عقد مشکلات زیادی داشتید. همسر محترمتون که قطعا مشکلات بیشتری داشتن. بنابراین به نظر من بهتره یه دختر توی سن مناسب ازدواج،با کسی که ۴،۵ سال از خودش بزرگتره ازدواج کنه که مجبور نباشه دوران عقد طولانی هم داشته باشه. (چون دوران عقد برای دخترا خیلی سخت تر از پسراست)و معنیش این نیست که دخترا یا پسرا سن بالا ازدواج کنن.”
                  پاسخ:بحث مشکل چند بار تکرار شد.باز هم میگم که بله مشکل داره.ولی در عوض این مشکل هزاران مشکل دیگه حل میشه.
                  مثلا کسی که میره دکتر و عمل میکنه،خود عمل درد داره و یک مشکله ولی در عوض جونش حفظ میشه.نمیشه تا یه چیز یه مشکل داشت بگیم خب دیگه بی خیال ،مشکل داره!
                  کسی که دانشجو هست و پشتوانه مالی نداره،یا باید بی خیال ازدواج بشه،که ده ها مشکل به وجود میاد.خب به جای این ده ها مشکل میره زودتر ازدواج میکنه و توی عقد میمونه ولی در عوض این یک مشکل ده ها مزیت بدست میاره.و بزرگترین مزیتش پیدا کردن یک همسر خوب هست.
                  یادمه یه بار توی تلویزیون حاج آقا نقویان اومده بود،پسرش هم اورده بودن ازش مصاحبه کنن.پسرشون تازه ازدواج کرده بود.سنش هم کم بود.مجری از آقای نقویان پرسید :پسرتون چی دارن؟حاج اقای نقویان گفت:فقط یه خدای خوب و یک زن خوب داره!
                  بگذریم
                  با تجویز شما،بنده اگه میخواستم عمل کنم و مشکل عقد رو تحمل نکنیم باید میرفتم و یه ۵ ،۶ سال دیگه ازدواج میکردم که قطعا الان این جایی که هستم نبودم و یه انسان مفلوک بودم که نگو و نپرس!! پس خدا رو شکر که همون دوران عقد رو تحمل کردیم ولی در عوض به هم رسیدیم.
                  در ضمن درباره ۴ ،۵ سال سن بیشتر فرمودید.خب این مقدارش که طبیعیه.ما هم نمیگیم با پسر سن کمتر ازدواج کنید.خب میگن دختر بین ۳ تا ۵ سال باید از پسر کوچکتر باشه،این که طبیعی و عرفش هست،چیز جدیدی نیست.خب پسر سی ساله باید بره دختر ۲۵ ساله بگیره.دختر ۲۵ ساله یعنی دختری که تقریبا ۶ الی ۷ سال از ازدواج طبیعیش دور شده.و قطعا تعداد زیادی خواستگار رو از دست داده.خواستگار مثل کالا نیست که بری مغازه بگی خب تا حالا نمیخواستم الان میخوام!خیلی ها شده که با همین بهانه های واهی خواستگارهاشون رو تا این سنین از دست دادن و دیگه مورد مناسبی براشون پیدا نشده .
                  مشکل دخترخانم هایی که دیگه الان خواستگار مناسبی ندارن(در صورتی که قبلا داشتند) و سنشون هم بالا رفته بسیار بسیار مشکل بزرگیه.یه حرفایی نمیشه توی سایت صریح گفت.وگرنه اگه بخوام سفره دلم رو باز کنم چیزایی مگو زیاد باید گفت.
                  خلاصه بحث :حقیر میگم کسی که پول داره که بره زود عروسی کنه.این که اصلا جای بحث ما نیست
                  در عوض کسی که فعلا دانشجو هست و درسشم خوبه و آینده خوبی داره.ولی آلان باالفعل کار و باری نداره،بخاطر این مسئله ازدواجش رو به تاخیر نندازه.خانم و هم آقا سختی های عقد رو تحمل کنند زیرا که در عوض تحمل این سختی ها (که إن تنصرالله ینصرکم) که قطعا خدا هم مشکلات رو شیرینش میکنه،در عوضش زن و شوهر به هم رسیدند.دو زوج جوون در سنین مناسب با هم ازدواج کردند.
                  یا علی مددی

                  • بابا کوتاه بیایین!
                    کمر این کامنت هم از فشار این مسائل خم شد، روز به روز هم داره لاغرتر و ضعیف تر میشه
                    چه برسه به آدما
                    از قدیم گفتن صدبار متر کن، یه بار ببر
                    ربطی به هم به تحصیلات نداره، دکترا داشته باشی اما شعور نداشته باشی به هیچ دردی نمیخوری، ازدواجت هم فقط آمار طلاق رو می بره بالا، من فوق تخصص چند تارو میشناسم تا حالا ۴ بار ازدواج کرده، جدا شده، اصلاً معلوم نیست هدف این آدما از ازدواج چیه!
                    میشه از مراسمات گذشت، میشه توقعات رو پایین آورد، میشه تو خیلی زمینه ها گذشت کرد
                    ولی آیا طرف مقابلت هم معنی این کاروها رو می فهمه یا برعکس اینقدر شعور پایینی داره که میگه تو کوتاه اومدی برای اینکه داشتی بهم التماس می کردی، چون غیر من کسی دیگه نمی خواستت!
                    با همچین آدمهایی که عقلشون به چشمشونه چه باید کرد؟ همه که مثل هم فکر نمی کنن! همه که اندازه هم فهم و شعور ندارن!
                    با پسرایی که تنوع طلبیشون حد و مرز نداره چه باید کرد! عقد می کنن دو سال، سه سال بعد اینکه نیازاشو برطرف کرد تازه به دخترخانم میگه که تو اونی نیستی که فکرشو می کردم و بعدشم تو جزیزه هزار رنگ دانشگاه، خیلی راحت میره سراغ یکی دیگه، یه مشکل تبدیل به ده تا مشکل دیگه میشه، صدمات روحی و روانی+ درگیر شدن چندین خانواده+ بیزاری و دلسردی از ادامه تحصیل و….
                    یکی از راهکارهای اساسی واسه امر ازدواج دانشجویان، به جای خوابگاه های تک جنسیتی، خوابگاه های دانشجویان متأهل رو افزایش بدن، واسه جامعه مدرسه لازمه بیمارستان لازمه ولی خیرین هم به این سمت و سو باید سوق داده بشن… اینم قدرت انجامش دست من و شماها نیست
                    فعلاً که وزیر محترم جوانان و ورزش، فقط داره جیب فوتبالیست هارو پر و پرتر می کنه، بقیه جوونا هم به درک، من نمیدونم با این همه مسئولیتی که در قبال جوانان دارن و توجهی هم بهش نمی کنن چطوری شبا راحت سرشون را رو بالش میزارن!!!

                    • بحث کوتاه اومدن نیست.داریم با هم بحث میکنیم.
                      توی بحث هست که انسان تبادل نظر میکنه و نظرات دیگران رو یاد میگیره و نظر خودش رو به محک میذاره
                      اگه کسی بحث نکنه که دیگه مثل مرداب مرده میشه!
                      دوباره شما بحث رو با چند تا مثال خواستید اثبات کنید.
                      بقیه صحبت هاتون هم خیلی ارتباطی به مطلب نداشت!
                      یاعلی مددی

  • بابا مشکل این جاست چون ما فقیر هستیم کسی به سراغ من نمی اد تورو خدا به مذهبی ها بگید فقر عیبی نداره یه دختری که تمام شرایط رو داره به خاطر اینکه خونه کلنگی دارن نباید بترشه Frown Frown Frown

    • نه بابا ناراحت نباشید

      به خدا امید داشته باشید

    • قطعا همین طور هست که میفرمایید.
      یاعلی مددی

  • دوباره سلام…
    ببخشید من با این راهکار خیلی موافق نیستم به دلایلی:
    ۱٫اولا اینکه وقتی پسر هنوز طعم سختی کار وسربازی نچشیده از کجا میشه فهمیده اهل کاره؟!؟خیلی از دانشجویان گرامی بعد از اتمام تحصیلاتشون مث کودک چندساله هنوز تو خونه میشینن و منتظر نهار وشامن واصلا چیزی به اسم کار نمیشناسن؛پس زن گرفتن واسه اینجور افراد اشتباه محضه(این رو به کرات به عینه دیدم).کسی که نه کار داره؛نه سربازی رفته؛نه پول داره؛نه میدونه قراره چیکاره بشه؛نه میدونه اینده اش چی میشه؟!؟قبول کنید که اعتماد کردن به این افراد هم کار بسیار اسونی نیست و خودش یه ریسکه؛هرکسی هم این ریسک بزرگ رو نمیکنه…

    ۲٫دوما اینکه این راهکار شما واسه دانشجوهاس؛همه که دانشجو نیستن ولی خیلی موانع باعث تاخیر ازدواجشون میشه؛پس واسه راهگشا نیست

    ۳٫وقتی کسی۳سال عقد بمونه دیگه خیلی مسائل که نباید،پیش میاد و با مسائل پیش اومده بعد از پایان تحصیلات اقا پسر تازه ایشون این دغدغه داره که روزی چندتا روزنامه باید بخره تا بتونه یه شغل با حقوق بخور نمیر پیداکنه؟!؟(این درصورتیه که طرف اهل کاره)

    ۴٫حالا بعد از پایان تحصیلات می مونه که باید بره سرکار یا بره سربازیشو تموم کنه؟!؟بلاخره ادمی محدوده و همونجور که خودتون بهتر میدونید انسان محدوده ودر یک زمان نمیتونه چندجا(سرکار-سربازی)حاضر باشه!

    ۵٫اگه اینجوری بخواید حساب کنید ۳سال تا پایان تحصیلات و۲سال هم سربازی و انشالله اگه پسره خیلی خوش شانس باشه حداقل کمِ کمش باید ۱سال هم دنبال کار با حقوق بخور نمیر بگرده.پس با این حساب
    ۳+۲+۱=۵
    اینا باید۵سال عقد بسته بمونن تا ایشون بتونه یه زندگی حداقلی رو جور کنه.
    این که نشد زندگی…بابای دختره دخترش میخواد شوهر بده نمیخواد که دخترش۵سال تعلیق کنه!!
    نمیگم ازدواج خوب نیست خیلی هم خوبه ولی وقتی شرایطش جور نیست؛ادم نباید خودش به هر اب و اتیشی بزنه

    وَلْیَسْتَعْفِفِ الَّذِینَ لَا یَجِدُونَ نِکَاحًا حَتَّى یُغْنِیَهُمْ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ …(ایه ۳۳ نور)

    و آنها که وسیله ازدواج ندارند باید عفت پیشه کنند تا خداوند آنان را به فضلش بی نیاز سازد

    • اصلاحیه:
      اصلاح میکنم۳+۲+۱=۶ Grin
      دیشب به علت خواب الودگی این سوتی دادم

    • شما درک درستی از ضرورت ازدواج نداری
      آیا اگر بشقاب و قاشق چنگال نداشته باشی غذا نمی خوری

    • با نظرتون کاملا موافقم .
      موارد زیادی رو دیدم که با طولانی شدن دوران عقد مشکلات بسیاری رو متحمل شدند حتی گاهی این مشکلات منجر به جدایی شده و آسیب های جدی به هردو بخصوص دختران و خانواده های اونها زده.
      به نظرم این راهکار عملا منتفیه و باید منتظر راهکارهای بعدی جناب مهندس طلبه باشیم.

      • سلام علیکم
        میدونم دوران عقد مشکلات زیادی داره،ولی این طرف قضیه رو چرا نمیگید که دیر ازدواج کردن چه مشکلاتی داره
        فسادی که در جامعه هست علت اصلیش همین دیر ازدواج کردن
        رشد کم جمعیت که تا چند سال دیگه منفی میشه یکی از عللش همین سن زیاد ازدواج هست
        خانم هایی که به علت بالا رفتن سنشون دیگه امیدی به ازدواج ندارن،مهم ترین علتش همین بالا رفتن سن ازدواج هست
        فاصله ای که بین نسل ها ایجاد میشه(بین والدین و فرزند) میدونید چه مشکلاتی داره؟؟؟
        شاید چند تا مثال بیارید که توی دوران عقد طلاق گرفتد ولی یه سر به دادگاه های خانواده برید و با چشم خودتون ببینید چه تعداد از طلاق ها کسانی هستند که در سنین بالا ازدواج کردند
        و ده ها مشکل دیگه که نیازی به بیان نیست…
        شما یه سختی دوران عقد رو اینقدر بزرگ میکنید ولی ده ها مشکل وحشتناک که جامعه رو به نابودی میکشونه رو میپوشونید
        خود بنده هم دو سال و نیم توی عقد بودم.از خانمم بیشتر بنده سختم بود.پس مطمئن باشید فقط خانم ها نیستند که سختشونه.اتفاقا برای اقایون خیلی هم سخته.این که آدم مسئولیت نداره یه طرف سکه هست ولی ده ها مشکل دیگه هست که برای آقایون وجود داره.(البته خانم ها هم قطعا سختشونه)
        و نکته آخر خدمتتون عرض میکنم و اینکه ،مطمئن باشید اگه سن ده ها دخترتون بره بالا حاضرید چند سال هم توی عقد باشن!!! و مشکلات روحی دخترانی که از ازدواج نا امید هستند قابل قیاس نیست با دختری که در دوران عقده!!!
        پس یا باید ازدواج رو ساده گرفت تا دو تا جوون زودتر برن سر خونه زندگیشون یا توی دوران عقد بمونن یا اینکه اونقدر سنشون بره بالا که…
        یاعلی مددی

    • سلام علیکم
      ۱- بنده هم وقتی ازدواج کردم نه سربازی رفته بودم نه کار داشتم نه پول.یادمه کل سرمایه زندگیم ۲۰۰ هزار تومن بود.اونم با فروش موبایلم بدست اورده بودم.ولی بعدش رو ببینید که وقتی ازدواج کردم بدونه این که به کسی بگم دنبال کار هستم سه کار عالی برام پیدا شد و وضعم انصافم رو به راه شد.(البته در حد دانشجویی).قبول دارم که ریسکه ولی اونقدری که شما بزرگش کردید خطرناک نیست.ولی مطمئن باشید تا ادم ازدواج نکنه مرد نمیشه.اون دانشجوهایی که میگید بعد از تموم شدن درسشون هنوز مثل بچه هستند ،قطعا اگه ازدواج کرده بودند اینجوری نبودند
      البته یه تذکر بدم.اگه کسی هنوز توانایی مدیریت یک خانواده دو نفری رو نداره نباید ازدواج کنه.این رو موافقم.ولی ربطی به سربازی رفتن و نرفتن نداره
      ۲- علت راهکار دانشجویی اینکه اکثر خوانندگان سایت دانشجو هستند و در ضمن خودم هم این محیط رو درک کردم و تونستم بر مشکلاتش غلبه کنم
      ۳- خب بگرده دنبال کار.مشکلش چیه؟فراموش نکنیم که اکثر کسایی که توی دوران دانشجویی ازدواج کردن به صورت اتوماتیک یه کار آب باریکه هم توی زمان تحصیل گیرشون اومده(البته باید بگیم خدا بهشون عطا کرده) که این مسئله باعث میشه هم سابقه کار داشته باشه هم اینکه میتونه همون کار آب باریکه رو ادامه بده یا سر یه کار جدید بره که کار سختی نیست چون قبلا کار کرده و سابقه داره
      ۴- اگه طرف دانشجو باشه راحت میتونه کار پاره وقت بکنه.به کرات توی دوستانم این مسئله رو دیدم
      ۵- این جورا که میگیدم نیست.توی موارد قبلی گفتم.عموما توی دوران دانشجویی کار پاره وقت گیرشون میاد و میتونند دوران سربازی هم اون کار رو ادامه بدن.در ضمن خدا هم خودش خیلی مشکلات رو حل میکنه.
      یعنی میشه بعد از اتمام درس برن سر خونه زندگیشون
      ۶- درباره آیه شریفه ای که نوشتید،باید عرض کنم یه نگاهی به جامعه بندازید میبینید که چند درصد جوونها عفت پیشه میکنند.دوست بزرگوار اوضاع جامعه خرابتر از این حرفهاست که بشه با موعظه مشکل رو حل کرد.نیاز به راهکار عملی داریم.
      مطلب رو بذارید رک عرض کنم.
      نگاه کنید قبول دارم که ازدواج در دوران دانشجویی مشکلاتی داره و سختی هایی.مثلا همین دوران عقد به سختی هاش اشراف دارم.چون خود بنده دو سال و نیم عقد بودم.ولی ما باید ببینیم که در مقابل این سختی دوران عقد چی بدست میاریم.کسی که به موقع ازدواج میکنه اولا زندگیش قطعا شیرین تره.دوما به گناه کشیده نمیشه.سوما دیگه رشد جمعیتمون اینقدر پکیده نمیشه! چهارما آدمی که در سن کم ازدواج کرده قطعا بقیه ازش توقع کمتری دارن تا کسی که در سن بالا ازدواج کردن.مثلا بنده که در سن ۲۲ سالگی ازدواج کردم هیچ کس انتظار ماشین ازم نداشت ولی اگه ۳۰ سالگی ازدواج میکردم قطعا انتظار ماشین داشتند(ماشین یک مثال بود.)
      در ضمن شما نکته بسیار مهمی رو فراموش کردید و اونم دخترانی که به علت بالا رفتن سنشون امید ازدواج رو از دست دادن.قطعا اگه کسی توی بحث های مشاوره باشه قبول داره که مهترین یا یکی از مهمترین مشکلات ازدواج همین خانمهایی هستند که دیگه امیدی به ازدواج ندارن.قصد امار دادن ندارم ولی با اشراف کامل میگم که وضع اصلا مطلوبی نداریم.
      سوالم اینه اگه این خانم هایی که الان دیگه امیدی به ازدواج ندارن به گذشته برگردند حاضر نیستند سختی دوران عقد رو تحمل کنند؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

      یاعلی مددی

  • سلام.درسته مشغول انتخاباتیم اما برای وبلاگ شما همیشه وقت داریم
    التماس دعا

    • بابا ایول.مرام کشمون نکنید
      یاعلی مددی

  • حاج آقا واقعا مطالبتون قشنگه
    من همه این مسائل رو بلدم،وچون نمیتونم ونمیخواهند ونمیگذارند که حتی حرف ازدواج رو مطرح کنم فقط و فقط باعث ناامیدیم میشه اما باز توکلت علی الله Grin

    • اگه نمیذارن باید کاری کنی که بذارن،چون زمانی واسه منم نمیذاشتند
      یاعلی مددی

      • با اجازتون من با سر رفتم توشیشه خونمون،حلال بفرمایید Grin

  • اینارو ما قبول داریم

    پدر دختره یه لگد میزنه، ده متر اونطرف تر فرود میایم…. Blush

    • سلام سیدجان

      من تو ۲۷ سالگی ازدواج کردم دلیلش هم این بود که میگفتم باید دانشگاه تموم کنم ، سربازی برم ، شاغل بشم ، خونه و ماشین جور بشه بعد برم سر وقت یه دختر خوب و خونواده دار و ……….

      القصه همه اینچیزا جور شد به حول و قوه الهی و دولت کریمه نهم ولیکن همش دارم افسوس میخورم چرا بعد از دیپلم ازدواج نکردم هر چند وقت به همسرم میگم کاش زمانی ۲۰ ساله بودم ازدواج کرده بودم با اینحال که هم زمینه اون رو داشتم و هم دخترهای خوب و متدین و خونواده دار دور و برم زیاد بودن

      حیف حیف حیف کاش کاش کاش هر چند خدا رو شکر الان همسر هم مومنه و هم خانواده دار ، هم هم فکر و هم عقیده هستیم و هم اینکه طلبه هستن بر ازدواج هم کمترین گیر رو بهم دادن جوری که مهر ایشون ۱۴ سکه + یک جلد کلام الله مجید شد اونم به اصرار خانواده ولی با این حالی که ۳ ساله متاهل شدم هر چی سعی میکنم دیگه اون شور و شوق زمان ۲۰-۲۵ سالی داخلم پیدا نمشه

      دوستان ، جوونا قربونتون برم از من به شما نصیحت ( هیمنجوری که همه به من نصیحت میکردم گوش نکردیم ) تو ۲۰ الی ۲۵ سالگی ازدواج کنین وگرنه مثل من پت و پشیمون میشین

      پول ، خونه و ماشین برا آدم عشق و آرامش روحی نمیشه ، سن که از ۲۶ – ۲۷ سالگی گذشت دیگه عشق جای خودشو به مادیات میده خونه خوب ، ماشین خوب ، حقوق میلیونی جای عشق و میگیره

      ولیکن

      الهی شکرا” لقائک ، رضا” برضائک و تسلیما” لامرک

      الهم اجعل عواقب امورنا خیرا

      • شما اخر قضیه و حداکثر رو میدیدین و به این فکر میکردین که همه چیز تکمیل باشه؛خونه+ماشین+کار خوب و غیره.در صورتی که الان خیلی از جوونا همون حداقل هارو هم نمیتونن جور کنن چه برسه به حداکثر!

      • سلام اخوی
        خدا خیرت بده اخوی،۲۷ سالگی ازدواج کردی! من ۲۲ سالگی ازدواج کردم،روزی نیست که افسوس نخورم و نگم کاشکی زودتر ازدواج کرده بودم
        یا علی مددی

    • سجاد جون،فقط مواظب باش جای خوبی فرود بیایی!
      یاعلی مددی

  • سلام
    موفق باشین انشالله…اگه عمل بشه راه بسیار خوبی است. Wink

    • سلام
      سلامت باشید
      ان شاالله که عمل بشه،ماشاالله!
      یاعلی مددی

  • سلام داداش مهندس طلبه جون
    اینم ذکر کن پدرای عروس خانوم سوهان روح دوماد نشن
    عاجزانه…..

    • سلام داش جسد.
      D:
      وایسا به پدر خانومت بگم!!!!!!!
      یا علی مددی

  • سلام سید حاجی
    بعد یه ماه کشمکش و کش و قوس و کشتی با درسا، آمدیم. خدایا شکرت سالم در رفتیم انشالا

    اولندمن: حلول ماه شعبان المعظم مبارک و با خبرای خوش باشه برای جوونای عذب مث خودمون انشالا

    دومندمن: با مطلب “رضای رضوان” آپیییم!

    سومندمن: دس رو دلمان نذار که پر خینه! ما خیلی وقته میخوایم دانشجویی ازدواج کنیم ولی ملت نمیذارن. یعنی اصن انگار نه انگار جوون چه دردی داره چه سختی داره میکشه، فقط باید با کوله باری از پول و تجربه و کار و ماشین و این حرفا باید رفت خونه بخت! اصن انگار خودشون جوون نبودن خودشونو میزنن به اون راه! انصافن بخاطر همین چیزاس که انقد طلاق زیاده. هی دلمون پر انتقاده ولی چون اثری نداره واگذار میکنیم به خدا همه ی ظالمان در حق جوانان را. خدا هدایتشون کنه انشالا
    خدا به همه ی جوونا ایمان پیلگون عطا کنه انشالا
    یا حق

    • ایمان پیل گون باید برود جلو و بوق بزند
      این قوه مرد افکن است
      هر که با طبیعت در افتد به احتمال زیاد ور افتد

    • سلام اخوی
      خدارو شکر که سالم در رفته
      ۱-منم حلول ماه شعبان رو بهت تبریک میگم
      ۲-تشکر که خبر دادی
      ۳-میدونم چی میگی.درکت میکنم اساسی
      یاعلی مددی

  • سلام

    آقا دارم برای بار چندم میرم معارفه. دعا بفرمایید.

    اما مسئله اینه که به نظرتون بهش بگم میخوام ان شاءالله سال دیگه برم حوزه ؟

    به نظر خودم همون اولش بدونه بهتره.

    نظر شما چیه ؟

    • سلام داداشی
      بدونه بهتره،ولی جوری نگو سکته بزنه!
      یاعلی مددی

  • با تشکر از تلاش های شبانه روزی که برای این راهکار گذاشتین!!!!! واقعاً بسی متحول گشتیم!
    خیلی بچه گانه بود خیلی خیلی ………….
    نمیدونم چرا همش بحثتون ازدواج دانشجویی؟! حالا اگه دانشجویی هم نباشه به همه ابعاد باید نگاه کرد، بعدشم شما قضیه رو دارین فقط به دید خودتون نگاه می کنین:
    مثل اینکه از رسم و رسومات دوران عقد هیچ اطلاعی ندارین پس بزارین چندتاشو عرض کنم:
    البته بعضی جاها حداقل ها رو میگم
    مراسم های پاگشایی هم از جانب خانواده عروس هم از طرف خانواده داماد که در این مراسم هم هدایایی تقدیم طرفین گردد که در همین مرحله اول اگه یکیشون باب میلش نبود ساز مخالف را کوک بنماید!
    عید قربان: گوسفند قربونی که به شکل زیبایی تزئین شده باشد و از گوشوان او هم چند حلقه طلا و زیورآلات آویزان شده باشد
    عید فطر: حلوای عید همراه با چند قطعه طلا
    شب یلدا: هندوانه شیرین و قرمز(که گیر آوردن همچین هندوانه ای اونم تو زمستان خودش داستانی داره…) همراه با لباس های گرم مخصوص زمستان برای عروس خانم
    عید نوروز: همه لباس های نو عروس خانم باید تهیه شود همراه با چند حلقه طلا
    حالا این وسط روز تولد و سالگرد ازدواج و اینا هم هست که طرفین توقعاتی از هم دیگه دارن
    بعد خدمتتون عرض کنم که
    آهان در طول مدت عقد همه خرج و مخارج دخترخانم به عهده گل پسر هست که تهیه بنماید اعم از پول تو جیبی، خرید مایحتاج، اگر دانشجو باشد که شهریه او را هم باید پرداخت بنماید و الی ماشاء الله…
    دیگه حضور ذهن ندارم… همینا خودش فلسفه ای می شود که فیلسوفش هم از مطرح کردنش نادم و پشیمان است…

    از مراسماتی که اسمشون رو آوردم معذرت میخوام
    از مراسماتی هم که اسمشون رو نیاوردم معذرت میخوام

    • خانم ساحل سلام
      من نمیدونم شما در کدوم شهر زندگی میکنید که این رسومات انجام میگیره و حتی نمیدونم رسوم خاص خانواده خودتون یا اطرافیانتون چی هستش
      به نظر من تمام این رسوماتی که شما بهش اشاره کردین، با یک تصحیح کردن دیدمون قابل تغییر، اصلا خود دختر و پسر هستن که میتونن با رفتار و افکارشون جلوی این رسومات رو بگیرن یا دامن بزنن بهش!
      ازمثال های خودتون میگم: متوچه نشدم مراسم پاگشا کردن عروس داماد چه مشکلی رو مستقیما ایجاد میکنه در دوران عقد؟بزارید یک طور دیگه بهش نگاه کنیم، این مهمانی میتونه عین همه میهمانی های دیگر فامیلی باشه با این تفاوت که یه عضو جدید(عروس یا داماد) به خانواده طرف مقابل آشنا میشه، در جو خانوادشون قرار میگیره، با روابط فامیلیشون ووو آشنا میشه، حالا کی گفته که حتما باید فلان مدل غذا یا فلان تعداد میهمان یا حتما کادو داده بشه؟
      دختری رو میشناسم که خیلی عاقلانه و خصوصی با شوهرش در میون گذاشته بود که آقا یه تدابیری رو بیاندیشه در فامیل خودش این مراسم برگزار نشه به طبعش اقوام دختر هم همینطور، ولی آشناییه صورت گرفتا!ولی خیلی زیبا و راحت و بی دردسر این رسم در مورد زندگی این دو تا کنار گذاشته شد! فقط تدبیر میخواد به نظر من
      راستش مراسم های دیگری رو که نام بردید برای من جدید بودو نشنیده بودم،به نظر من اگر خود دختر و پسر از هم توقعات اشتباهی رو دارن یا اصلا از مراسم ازدواج توقعات بی جایی رو داریم، این رو نباید گذاشت به پای سختی امر ازدواج!این ما هستیم که داریم سختی ایجاد میکنیم، به عنوان مثال همین هدایای تولد یا سالگردها و ماهگردها!که شما هم بهش اشاره کردین، ببینید مشکل از ماست که از ذات هدیه گرفتن خوشحال نمیشیم!یا برامون اهمیت این که طرف مقابلمون به یاد ما بوده یا ما براش ارزش داشیتم و این هدیه رو تهیه کرده، خییییییییلییییییی کمتر از اینیه که ببینیم چی داره بهمون هدیه میده!و کمیتو جنس هدیه ست که مهمه نه نفس عمل!
      حتی ممکنه آقا در اشتباه باشه تو این قضیه و فکر کنه که حتما گرانبها ترین هدایا رو باید تهیه کنه و دائم در سختی و تنگنا قرار بگیره، اینجاست که یک دختر عاقل باید پنهانی همسرشو مطلع مکنه یا اصلا با این دیدگاه آشناش کنه که در هر مناسبتی قرار نیست طلا کادو داده بشه مثلا!(و از این جنس حرف ها و طرز فکر)
      بخوام توضیح بدم خیلی میتونم مثال و راهکار براتون بگم که اینجا مجالش نیست
      بنظر من این خود ماییم که این امر و سختش میکنیم! در خیلی جاها خود مائیم که این امر و به تاخیر میندازیم و طبعات و آسیب هاش رو هم متحمل میشیم
      از طرفی اونقدر هم خانوم و آقا تربیت نمیشیم!خانوم و آقایی که عاقل باشن و توانایی اداره زندگی مشترک رو داشته باشن! به یه سنی میرسیم با سیلی از حجمه های درونی و بیرونی مواجه میشیم، بعد میبینیم پس باید ازدواج کنیم درحالی که مهارتشو کسب نکردیم! به نظر من یه بخشی از مشکلات تاخیر در ازدواج از این جنس

      • سلام برادر/خواهر بزرگوار فاتحی
        اول: از همه بگم این رسم و رسوماتی که عرض کردم تو شهر من اجرا میشه و از خیلی جاها هم اطلاع دارم که اونجاها هم همچین رسم و رسوماتی هست بعضی جاها کمتر بعضی جاها بیشتر مثلاً بعضی منطقه های جنوب به مدت یک هفته یا ۱۰ روز مراسم های عروسی دارن
        دوم: این مراسماتی که گفتم هیچ ربطی به دیدگاه خودم و خانواده ام نداره فقط چیزیه که تو عرف اطرافم دارم می بینم و خیلی خلاصه بگم من زیاد پایبند برخی رسم و رسوماتی که به غلط عرف شده نیستم و ان شاء الله از این به بعد هم نخواهم بود، فقط یه بار یادمه با دوستان دور هم بودیم من گفتم که دوست ندارم مراسم بگیرم و اهل ریخت و پاش نیستم، همگی مسخره ام کردن و بهم خندیدن گفتن عروسی یه بار تو زندگی آدم اتفاق می افته بعداً حسرتش به دلت میمونه….
        سوم: بحث من دیدگاه شخصی من و شما نیست که، داریم درباره اکثریت صحبت می کنیم نه اقلیت،
        اگه جایی که شما ساکن هستین هیچ رسم و رسوماتی برای ازدواج نداره، توصیه می کنم معرفیش کنین، خوشحال میشم با همچین جایی آشنا بشم، اصولاً باید آدم های با درایتی اونجا ساکن باشن!
        چهارم: برای مراسم پاگشایی دیدم که میگم، یه موردی بود آقا پسر گفته بود چرا واسه من فقط ساعت خریدین ولی من برای دختر شما طلا گرفته بودم و به همین راحتی پاپس کشیدن، چندتا نمونه هم دارم که به قول معروف ازدواج رو آسون گرفتن و الان هم خدا رو شکر مثل اینکه مسئله ای نداشتن و برعکسشم هم سراغ دارم که زمان دانشجویی فقط با یک مراسم دانشجویی که دانشگاه تدارک دیده بود زندگی مشترکشون رو شروع کردن ولی به چند ماه نکشیده متاسفانه از هم جدا شدن، چون آقا پسر کار مشخصی نداشت و فشار زندگی و اطرافیان هی کار رو بد و بدتر کرد…
        پنجم: خودت تو صحبت هات گفتی که حجمه های درونی و بیرونی نمیزاره، منم اصل مطلبم همین بود
        اگه طرفین هم با این شرایط راضی بشن، اطرافیان نمیزارن، یه دست که صدا نداره خیلی راحت گم میشه مجبور به مدارا میشه، اگرم نخواد که به این حرفا تن بده، بعضی جاها می بینیم که دیگه از سمت خانواده و اطرافیان طرد میشه، که اینم باز به مشکلات زندگیشون می افزاید چون از حمایتی که اول زندگی بهش نیاز دارن دیگه برخوردار نیستن
        منم با درایت و آگاهی طرفین موافقم ولی به شرطها و شروطها بستگی به آدمش داره که چقدر فهم و شعور این کار رو داشته باشه،بعضی جاها از این کوتاه اومدن ها هم سوء استفاده بد میشه به قول معروف از اون طرف بوم می افتن
        ششم: دیگه هیچی! سلامتی شما
        خدا بگم بانیان و عاملان این مراسمات مزخرف رو چیکار کنه! انگشتام درد گرفت Pain

        • تو این نوشته این نتیجه گیری شد که ازدواج به موقع مزایای زیادی داره ولی به قول شما مشکلاتی داره که باید حل بشه که این مشکلات نه ناشی از دین بلکه ناشی از خود ماست و ربطی به این نوشته نداره . بهترین راه حل برای رد یک مطلب به جای اینکه دلیل بیاریم از منطق استفاده کنیم اینه که اونو بچه گانه ساده و بسی متحول شدن و …………. بخونیم. Confused
          (در ضمن تو منطقه ما به جز پاگشایی بقیه رسم ها نیست شهرستان میانه استان اذربایجان شرقی Lashes )

          • ببخشید من عقل و منطقم در این حد بود، شما که عاقل و بالغ تر هستین میشه راهکار هم ارائه بدین
            یعنی واقعاً تو شهرتون هیچ رسم و رسومی در این زمینه ندارین، چه خوب! شاید اسمش روش باشه میانه، یعنی در این زمینه هم میانه روی می کنن و اینکه به کل نباشه من تعجب می کنم!من از میانه اطلاعی ندارم سعی می کنم اگه اطلاعی پیدا کردم قضاوت کنم ولی از شهرهای خوی و بناب که همسایه شما میشن در جریان هستم که همچین مراسم هایی دارن
            تازه من از خیلی مراسم ها هنوز نگفتم، خانواده داماد قند رو می برن به خونه عروس و اونا هم طی مراسمی قند رو دوباره پس میارن به خونه داماد، مراسم حنابندان عروس، حنابندان پسر، جهیزیه برون، پاتختی، مادر زن سلام و…. برخی جاها کمتر ولی برخی جاها به طور کامل در شهر من اجرا میشه!
            یه سوال؟ حالا این مراسم ها هم که دیگه نیست، یعنی همه ازدواج ها تو شهرتون موفقه، یعنی بدون هیچ طلاقی، هیچ مشکلی!
            ازدواج مزایای زیادی داره، درست اگه غیر این بود که دیگه نمی گفتن با ازدواج دینتون کامل میشه
            منم گفتم مشکلات هست تو این مشکلات هم خیلی ها مقصرند، خود زوجین، خانواده ها، اطرافیان، مشکلات اقتصادی، مشکلات معیشتی، شغلی، مکانی،همین دردسرهای آداب و رسوم و… در رأس همه اینها به نظر شخص من اینکه ما اصلاً در زمینه زندگی مشترک تربیت نمیشیم و اصطلاحاً میگن که حالا خودش میره تو زندگی می فهمه چی به چیه، با مسائل زندگی آشنا میشه!!
            حتی راهنمایی در بعضی زمینه ها رو هم عیب می دونیم شایدم گناه کبیره
            یه سوالی هم برای خود من همیشه هست، چرا برخی افراد با وجود اینکه ازدواج می کنن باز هم روابط نامشروع دارن!!!!! مگه نمیگیم یکی از مزایای ازدواج اینکه جوان رو از انحراف باز میداره!
            این مشکلات رو باید از ریشه بررسی کرد و همه جوانب رو در نظر گرفت
            از هر سه ازدواج، یکی منجر به طلاق میشه حالا این آمار غیر رسمی شاید از این هم بیشتر یا کمتر باشه!
            این یعنی فاجعههههههههههههههههههههه Cry

            • سلام
              من نگفتم رسم و رسوم نداریم ولی اوناییکه شما گفتین تو منطقه ما نیست نمونش اینها
              عید قربان: گوسفند قربونی که به شکل زیبایی تزئین شده باشد و از گوشوان او هم چند حلقه طلا و زیورآلات آویزان شده باشد
              عید فطر: حلوای عید همراه با چند قطعه طلا
              شب یلدا: هندوانه شیرین و قرمز(که گیر آوردن همچین هندوانه ای اونم تو زمستان خودش داستانی داره…) همراه با لباس های گرم مخصوص زمستان برای عروس خانم
              عید نوروز: همه لباس های نو عروس خانم باید تهیه شود همراه با چند حلقه طلا

              به نظر من (تاکید میکنم این تنها نظر منه ) اون ازدواج هایی که به طلاق میکشن یا افرادی که بعد از ازدواج روابط نامشروع دارن مهمترین دلیلش ضعف ایمانه و ازدواج به موقع و با فرد مناسب نکردن است .به عنوان مثال ازدواج های خیابانی , روابط قبل ازدواج و وضعیت فعلی جامعه که موجب تنوع طلبی افراد میشود و….
              که بازم ربطی به متن نداره باید بررسی بشه که چرا ازدواج به طلاق کشیده میشه
              راهکار هم در متن موجود میباشد

            • فقط یه نکته:این که فرمودید چرا بعضی ها با این که ازدواج کردند باز هم رابطه نامشروع دارن باید عرض کنم که تعداد کثیری این افراد قبل از ازدواج این گونه رابطه ها رو تجربه کردند و یک حس تنوع طلبی درشون بیدار شده که با ازدواج خاموش نمیشه.
              خب اگه این افراد هم سر سنین جوانی ازدواج میکردند دیگه تجربه رابطه های نامشروع رو نداشتند و قطعا زندگی مشترک زیباتری رو تجربه میکردند
              یاعلی مددی

        • سلام…تا حدبسیار بسیار زیادی باهات موافقم…
          ادم باید خودش توی جامعه ی فعلی در نظر بگیره نه جامعه ی ایده آلش!

        • در جواب باید بگم که:
          خلاصه و لب مطلب رو بگم،این رسم و رسومات رو باید تا جایی که میشه کوتاه و کم کرد،قطعا خرج زیادی باعث تاخیر در ازدواج میشه.خب اگه همین جور خرج رو بیشتر کرد که آقا داماد تا آخر عمر هم نمیتونه ازدواج کنه
          نکته مهمی که هست اینه که در خیلی مواقع خانواده پسر حتی اگه پسر دیر ازدواج کنه(مثلا ۳۰ سالگی!) باز هم باید کمکش کنند تا بتونه خرج عروسی رو بده،چون این خرج ها رو اگه کسی بخواد خودش کسب درآمد کنه باید یه ده سالی کار کنه تا بتونه از پس خرجش بر بیاد.
          حرف اینه که ،حالا که خونواده قراره توی سن زیاد به پسر کمک مالی کنن،چرا این کمک رو توی سنین کم انجام نمیدن؟؟؟؟؟
          نکته بعدی درباره بعضی ازدواج های دانشجویی فرمودید باید عرض کنم
          شما که چندمورد مثال زدید که بعضی ها چون در زمان دانشجویی ازدواج کردند و حتی تعدادیشون هم به طلاق رسیده،به نظرم بهتره یه سری به دادگاه های خانواده بزنید و از نزدیک ببینید که چه تعدادی از طلاق ها برای افرادی هست که توی سنین بالا ازدواج کردن.
          بله شاید چهار مورد طلاق هم توی ازدواج های دانشجویی باشه،ولی عموما به طلاق منجر نمیشه ولی در عوض در سنین بالا درصد بسیار بیشتری به طلاق منجر میشه.
          در ضمن حتی اگه در سنین بالا به طلاق منجر نشه ،قطعا شیرینی ازدواجی که در سنین پایین باشه رو نداره(البته بازم تاکید میکنم با ازدواج زود هم مخالفم،باید ازدواج به موقع باشه نه دیر نه زود!)
          یاعلی مددی

          • لب مطلب صحیح است نه لپ مطلب

            • تشکر،تصحیح شد
              یاعلی مددی

      • بسم الله الرّحمن الرّحیم
        سلام به همگی

        مطلب این پست رو که خوندم، قصد نداشتم نظری بذارم. ولی وقتی نظرات دوستان رو خوندم، نتونستم سکوت کنم.
        بنده با نظر جناب مهندس طلبه و دوستی که با نام فاتحی نظر گذاشته بودن موافقم، عرضم در تکمیل فرمایش این دو بزرگوار هست.

        یکم طولانی میشه. حلال بفرمایند دوستان.
        اول از خودم میگم. من مدرک مهندسی برق دارم. همسرم هم همینطور. وقتی ایشون برای خواستگاری اومدن منزل ما،دو سال بود درسم تمام شده بود- ماه رمضان ۹۱٫ ایشون حقوق ماهیانه شون ششصد تومان بود. علی رغم اصرار شدید خانواده م، حاضر نشدم بیشتر از ۱۴ سکه مهرم باشه. همسرم هم خودش اصرار داشت همین مقدار باشه، چون می گفت توان من همین قدره. یکی دو هفته توی عقد بودیم حدودا. توی همین مدت متوجه شدم همسرم مقدار پس‌اندازی که داشته، حدود چهار میلیون، همه رو خرج خرید سرویس طلا کرده و توی مراسم نامزدی مختصری که داشتیم هدیه داده به من. و الان هیچ پولی برای برگزاری مراسم ازدواج نداره. به همین دلیل، با مشورت هم، تصمیم گرفتیم مراسمی برای ازدواج نداشته باشیم و به همون مراسم نامزدی ساده بسنده کنیم. خونه اجاره کرد و جهاز آوردیم، بی سر و صدا، وبدون اینکه ملت بخوان بیان تماشا!
        راستی اینم بگم که ما هر دو مشهدی هستیم. مشهدم مث همه شهرای دیگه یه سری رسم و رسوم داره. من و همسرم هم هر دو خانواده داریم و بی کس و کار نیستیم!

        خلاصه حتی وام ازدواج رو هم هرچی فکر کردیم، حیفمون اومد خرج مراسم کنیم. چون نیازهای واجب تر، زیاد داشتیم. برای همین، با واممون ماشین خریدیم و باهاش یک مسافرت پرخاطره رفتیم قم و جمکران و شمال. تاکید می کنم: پرخاطره، نه پرخرج.
        ———————————————————————-
        در ادامه بگم که من و همسرم مدام یاد مجردیمون میافتیم و حسرت می خوریم. می دونید چرا؟ حسرت می خوریم که چرا زودتر ازدواج نکردیم. کاش وقتی دانشجو بودیم واسطه ای ما رو به هم معرفی می کرد. هردو مون اونقدر دل پردردی داریم که اگر بخوام همه شو بنویسم تا فردا صبح باید تایپ کنم فقط!
        وقتی آدم فکرش راحت باشه، خیلی راحت تر می تونه روی درسش تمرکز داشته باشه. یعنی اینطوری توی فعالیت علمی هم فر موثرتر و مفیدتری میشه. من خودم متاسفانه توی دانشگاه اصلا نمی تونستم تمرکز داشته باشم. همسرم هم الان که از زمان دانشجوییش که دانشجوی شهرستان بوده تعریف می کنه، می بینم خیلی شبیه من بوده شرایطش.

        خانواده من وقتی من محصل و دانشجو بودم خواستگارهامو اغلب بدون اینکه به خودم بگن، از پشت تلفن رد می کردن! بدون اینکه نظر خودمو بپرسن! دختر هم که به راحتی نمیتونه اعلام کنه من می خوام ازدواج کنم.
        همسرم هم تعریف می کنه که وقتی دانشجو بوده مدام به خانوادش می گفته می خواد ازدواج کنه، ولی به حرفش گوش نمی دادن. یا دو سه مورد هم که رفتن خواستگاری، چون هنوز دانشجو بوده، دخترا ردش می کردن. به نظرتون گناه هایی که احتمالا من و همسرم خدای نکرده توی مجردی انجام دادیم –مثلا نگاه به نامحرم و…- چه کسان دیگری توش مقصرن و نقش دارن؟ جامعه؟! تو رو خدا بگین این جامعه کیه و کجاست خونش، که همه تقصیرا رو میندازیم گردنش، و نمی خوایم قبول کنیم که این مااااااییم که این جامعه رو می سازیم.

        توی این دوره زمونه که وضع اقتصادی عموم مردم زیاد خوب نیست، مراسم گرفتن‌های بیجا واقعا چه معنایی داره؟ مهریه های بالا چه معنایی داره؟ در آیه قرآن داریم که –نقل به مضمون- در عصر جاهلیت، وقتی پیامبر بزرگوار اسلام، دین مبین اسلام رو به مردم عرضه کردند، عده ای از کفار و مشرکان میگفتند، ما از دین آبا و اجدادمان برنمیگردیم! یعنی نرفته بودن اسلام رو بررسی کنن. بلکه کورکورانه از همون عقاید قبلیشون پیروی می کرده اند.
        ++++++++++++++++++++++++++++++++++++
        ترجمه آیات ۶۹ تا ۷۴ صافات – منبع: تفسیر نور
        آنان پدران خویش را گمراه یافتند.
        امّا با این حال، در پى آنان شتابان مى‏دوند.
        بى‏گمان قبل از آنان، اکثر پیشینیان (نیز) گمراه شدند.
        و قطعاً ما در میانشان بیم‏دهندگانى فرستادیم.
        پس (اینک) بنگر که سرانجام هشدار داده شدگان چگونه بود.
        (که همه آنان هلاک شدند) به استثناى بندگان خالص شده خدا
        ++++++++++++++++++++++++++++++++++++
        من اینجا بحثم بیشتر روی مراسم هست، مراسمات بی ثمر. کاش حداقل ذکر اهل بیت توی این مراسم بود، آدم دلش نمی سوخت. اینجور برنامه ها اغلب با گناهان مختلف همراهه… از غیبت گرفته، تا موسیقی حرام و اختلاط زن و مرد و اصراف و… .
        من فکر می کنم هر سخت‌گیری ای که مانع ازدواج به موقع دختر و پسر بشه و منجر به گناه افتادنشون بشه؛ هر کس که این مانع رو ایجاد کنه و یا بهش دامن بزنه، توی این گناه ها شریکه. حتی وقتی یه نفر یه مراسم ازدواج مجلل میگیره، خب ممکنه چند تا جوون کم درآمد ببینن، دلشون بشکنه که نمی تونن همچین مراسمایی بگیرن، و نتونن ازدواج کنن، بعدم به گناه بیافتن.

        ^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^
        اینکه مهندس طلبه میگن تو دانشجویی ازدواج کنین رو باید با طلا نوشت! با این حال، این کافی نیست. هر چیزی یه قیمتی داره. خود دختر و پسر هم کمی از خواسته هاشون کوتاه بیان و دوران عقد رو با مدارا سعی کنن طی کنن. مثلا خود دختر خانم از آقا پسر خواهش کنه تا حد امکان همه چیز ساده برگزار بشه، هم دوران عقد، هم کادوها. خلاصه همه چی.
        ممنون که تا آخرش خوندید.
        شرمنده طولانی شد. دل پر دردی داشتم….

        اللهم اهدنا الصراط المستقیم
        در پناه خدا

        • امیدوارم همه ی دخترا مثل شما فکر کنن

          • ببخشید این در جواب شما نبود برا خانم نام(لازم)…عذر خواهی

        • گل گفتی عزیزم حرف دل پردرد ما هم هست!!!!!!!! Frown Big Smile Dead Rose

        • سلام علیکم
          انصافا گل گفتید،نکته ای نیست جز این که قطعا اگه کوتاه نیا صدسالگی هم نمیشه ازدواج کرد
          یاعلی مددی

    • حاج آقای قرائتی یه تعبیری دارن کهFrownمضمون)
      دختر و پسری که در سنین مناسب ازدواج میکنن شبیه دو تا نخ نازکی هستن که گره زدن این دو تا نخ نازک به هم خیلی راحت و گره خیلی محکمی رو ایجاد میکنه در حالی که هرچی سنشون بالا میره این دو تا نخ نازک کلفت میشنو رو به طناب شدن میرن! دو تا طناب رو به راحتی نمیشه به هم گره زد!

      • چه مثال زیبایی
        تشکر
        یاعلی مددی

    • سلام علیکم
      ممنون،نظر لطفتونه!!
      علت اینکه بحث درباره ازدواج دانشجویی هست اینه که اکثر خوانندگان سایت دانشجو هستند،و در ضمن دانشجو درسته باالفعل شغل نداشته باشه ولی بالقوه داره
      خب این مراسم های دست و پا گیر بعد از اتمام درسشون هم باید که انجام بدن،این اقا پسر اگه ده سال هم کار کنه نمیتونه این خرج ها رو تامین کنه،به ناچار باید خانوادش کمکش کنن.خب پس به جای این که خانواده پسر بعد از ده سال که پسر سی سالش شد کمکش کنن،چه بهتر که توی سنین جوانی همون کمک رو بکنن که زودتر ازدواج کنه.
      نکته اخر این که خیلی جاها این مراسم ها رو ندارن(من که تاحالا توی عمرم این مراسم ها رو نشنیده بودم!) پس اگه خیلی خیلی سختتون بود این راهکار برای کسایی باشه که این مراسم ها رو ندارن!!!
      یا علی مددی

  • بسمه تعالی
    با سلام
    اگر کسی در دانشگاه همسر In Love مورد علاقه اش را پیدا نکرد باید صبر کند پس از اتمام درس و سربازی و رفتن سر کار چون کمتر کسی حاضر است دخترش را به یک دانشجو دهد Cry

    • سلام علیکم
      حتما نباید توی دانشگاه دنبال همسر مورد علاقه بود!مثلا توی لپ لپ هم میشه گشت!
      از مادر یا خواهر میشه برای یافتن همسر مورد نظر کمک گرفت
      یاعلی مددی

  • سلام حاج آقا؛حالتون خوبه؟
    اعیاد شعبانیه رو خدمت‌تون تبریک عرض می کنم.

    جدیداً یک نظر جالب از دوستان دانشجوم در مورد ازدواج شنیدم؛اونم اینه که اگه کاندید مورد نظرشون رأی بیاره می خوان ازدواج می کنن وگرنه خیر!!!

    یا علی مدد

    • سلام آقا محمد!
      منظورتون کاندیدای که وعده خام ۲۳میلیونی داده.*جمع کنید بابا این حرفا نزنید.
      *دلسوز واقعیه این نظام هیچ کسی به اندازه دکتر جلیلی نیست*
      اگه کشور ما جلو دشمنش سر خم کرد دیگه بالا نمیاد.

      • علیکم السلام خواهر!
        نه منظورم ایشان نیست!
        ولی خوب همین فردی که شما اینطوری در موردش صحبت می‌کنید هشت سال جنگ رو فرماندهی کرده و موجب شده که ما در برابر دشمنان سر خم نکنیم.
        یا علی مدد

        • بله شما درست میفرمایید…
          حالا که دیگه روحانی رو داریم انشاالله هدفمون رو فراموش نکنیم
          یا علی مدد

    • سلام اخوی
      عید گذشتتون مبارک
      حالا که نتایج انتخابات مشخص شد ازدواج میکنن؟!!!!
      یاعلی مددی