خب این اخرین قسمت از داستان های سریالی تبلیغ آخوندی هست.امیدوارم دوستان خوششون اومده باشه.  خب تا این جا رسیده بودیم که رفتیم گزینش توی اموزش و پرورش و قرار شد که از روز یکشنبه بریم تبلیغ توی دبیرستان های شهرضا.خلاصه تبلیغم بدین شرحه:  ۱-در کل فقط تونستم سه روز برم تبلیغ!چون ۴شنبه که تعطیل رسمی شده بود و ۵شنبه هم به عنایت اموزش و پرورش بین تعطیلن شد!پس فقط من تونستم یکشنبه و دوشنبه […]

سلام به همه دوستان عزیز،یه سره میرم سر اصل داستان تبلیغم توی شهرضا: تا اینجا رسیده بودیم که “بنده خدا” گفته بود جای اسکان ما توی مهمانسرا است ولی چشمتون روز بد نبینه چون وقتی با بنده خدا رفتیم مهمانسرا فهمیدیم مهمانسرا پر شده.بنده خدا گفت تا حالا سابقه نداشته مهمانسرا پر باشه واسه همین رزرو نکرده بوده!!!!!!!!!!!گفتیم خب چه کنیم؟؟؟ گفت فعلا بریم یکی از حوزه های(مدارس) شهرضا.اسم حوزش(مدرسش) مدینه العم بود .تقریبا حوزه […]

اولاً سلام بعداً کلام! دوماً روم به دیوار،خیلی خیلی شرمندم که دو هفته ای میشه وبلاگ و به روز نکردم.مشکلات و تبلیغ از یه طرف ، بی کامپیوتری منم از طرف دیگه باعث این تاخیر شد.حال بگذاریم و بگذریم. خب و اما تبلیغ! جریان اینجوری شروع شد که …

  امتحانات حوزه هم با همه سختی هاش و شیرینی هاش داره به مرحله آخر خودش نزدیک میشه. به قول بروبچ داره نفس های آخرش و میکشه ،ولی چیزی که از امتحانات مهم تره اینه که برای طلبه امتحان باید اولویت دوم یا سوم باشه نه اولویت اول ،مثل دانشگاه.

سلام به همه رفقای شفیق! راستش هنوز امتحانام تموم نشده (۲ بهمن تموم میشه) ، ولی با کمک دوستی تونستم وبلاگ رو در حین امتحانات آپدیت کنم.خب خیلی سرتون رو درد نیارم و برم سر اصل مطلب.این دفعه شرح کامل حوضه رو میخوام ادامه بدم.