گوش کن!آری !دقایقی با من همراه شو و دلت را به گوشت بسپار! ولی قبلش باید وضو گرفت!ولی نه با آب،بلکه با غم!با غصه! آری!حال که دلی شست و شوی دادی با غم ،میتوانی گوش بسپاری به این نوای آسمانی! آری!صدای ،صدای زنگوله هاست که گوش جهان را به درد می آورد! باز دقت کن،آری! صدای نوزادیست شش ماهه! که با اشک هایش ،نه با ضجه هایش قلب تاریخ را جریحه دار میکنم! نوزاد با […]

سلام بر ماه خدا! سلام بر خوبی هایش! سلام بر شبهای زیبایش!  سلام بر سحر دل انگیزش! سلام بر افطار ملکوتیش!و نماز اول وقت قبل از افطارش! آری!ای ماه خدا!امروز قصد کردم به عشق تو قلم بزنم!میدانم صدایم را میشنوی!و روز قیامت شهادت میدی که چقدر دوستت دارم!ای ماه عزیز خدا…   سلام بر بروبکس عزیز امیدوارم با گرما و ضعف و خستگی و گرسنگی و تشنگی ماه رمضون حال کرده باشید!پس حالی به حولی! […]

سلام بر تو ای آقای من ،مولای من! ارباب من!سالار من! آمده ام در شب میلادت ! رخصتی بگیرم برای قلم زدن! زیرا که قلم بدون رخصت تو !بی ارزش مانند جسمی بی جان است! آری بی ارزش! ولی !ولی! وقتی تصمیم بر رخصت گرفتم ! بی گمان !رخصت گرفتن را فراموش کردم! زیرا که در چهره ات غبار غربت و مظلومیت را دیدم که از جدت حسین بن علی به ارث برده ای! آری!آری! […]

امروز قلم نمیزنم!بلکه دستم را برروی صفحه کیبورد میگردانم تا بتوانم چند کلمه ای هر چند دست و پا شکسته بر روی صفحه مانیتور نمایان کنم! ولی گرداندن دست بر روی کیبود بی اذن و مدد محال است!پس مدد میگیریم امروز از صاحب تحول و دگرگونی! پس ای صاحب تحول و دگرگونی در دل سیاه ما تحول و دگرگونی انجام بده که در این سال جدید یارت شویم نه مثل سالیان دراز بارت! السلام علیک […]

توجه:این داستان بر اساس شواهد و مدارک بدست آمده تدوین شده است و سعی شده در آن هیچ گونه دخل و تصرفی نشود! روزها یکی یکی و دوتا دوتا و سه تا سه و خلاصه چندتا چندتا میگذشت…