تیر
۱۴
۱۳۹۱

چهره به چهره!

چهره به چهره

سلام بر تو ای آقای من ،مولای من! ارباب من!سالار من! آمده ام در شب میلادت ! رخصتی بگیرم برای قلم زدن! زیرا که قلم بدون رخصت تو !بی ارزش مانند جسمی بی جان است! آری بی ارزش! ولی !ولی! وقتی تصمیم بر رخصت گرفتم ! بی گمان !رخصت گرفتن را فراموش کردم! زیرا که در چهره ات غبار غربت و مظلومیت را دیدم که از جدت حسین بن علی به ارث برده ای! آری!آری! […]

تیر
۷
۱۳۹۱

حضرت علی اکبر ع!

حضرت علی اکبر علیه السلام

قلم میزنم به قامت مردان بی ادعا! به قامت سرو های گمنامی که بسیاری از زمان ها یادمان میرود!آری یادمان میرود که وظیفه سنگینی نسبت به آنها داریم! یادمان میرود و گاه گاهی هم سرکشی میکنیم و جفایی بی انتها! آه آه!آنقدر کریم و بزرگوارند که هیچ گاه صحبتی از مسئولیت ما، نسبت به خود سخن نمیگویند!و هرچه غم و غصه دارند در دل میریزند!آری !آری! آنان کسانی نیستند جز پدران فداکاری که از کودکی […]

خرداد
۳۱
۱۳۹۱

Monsieur Montazemi!

منتظری

نام:مهدی نام خانوادگی: منتظمی متولد: تهران تاریخ تولد:۶۶/۱/۲۴ رشته دانشگاهی: Mathématiques et Informatique دانشگاه: Université Pierre et Marie CURIE کشور محل تحصیل: فرانسه – پاریس …

خرداد
۲۴
۱۳۹۱

خط مقدم!

خط مقدم

امروز قلم میزنم و پناه میبرم از قیامت ! از عذاب قیامت! به صاحب قیامت! آری در آن روز که همه از هم فراری! و نگران نتایج اعمال! به تو پناه میبرم! إی توی خوبی ها! ای مولای من… امروز آزمایش دنیا اینگونه نگرانم کرده!وای از آزمایش تو! ای مولای من!پناهم ده! در آن روزی که هیچ کسی پناهم نیست…   سلام بر همه دوستان! نمیدونم چطور مطورید! مثل من چشانون! از امتحانای پشت سر […]

خرداد
۱۷
۱۳۹۱

راهبر۲!

راهبر

امروز قلم میزنم با رخصت از شیردلیران عالم رهبر پهلوانان تاریخ سمبل دلاوری و شجاعت امام عارفان و پاکان و برادر محمد بن عبدالله و عبد صالح پروردگار عالمیان آری ! با رخصت از تو ای مولایم !إی علی (علیه السلام) جانم! این چند خط را به نگاره در می آورم ، پس یا علی جان مددی   قسمت قبل تا به اینجای رسیده بودیم که راهبر وارد اتاق شدند…(دوستانی که قسمت اول مطلب راهبر! […]

برگه‌ها :«1...37383940414243...56»